مراحل طرح شکایت کیفری
مراحل طرح شکایت کیفری
تنها نسبت به موضوعاتی که قانونگذار آنها را جرم میداند و برای آنها کیفر قرارداده است و اصطلاحا نسبت به آنها جرم انگاری کرده است می توان طرح شکایت کیفری کرد.
مرحله اول:
رجوع به ضابطین قضایی (نیروی انتظامی و …) یا دادسرا:
- رجوع به دادسرا یا دفاتر خدمات قضایی:
برای طرح شکایت کیفری می شود مستقیما به دادسرای محل وقوع جرم رجوع کرد. البته در شهر هایی که دفتر خدمات قضایی تشکیل شده است، ابتدا باید به دفتر خدمات قضایی رجوع کرد.
طرح شکایت کیفری از طریق ضابطین قضایی (نیروی انتظامی)
قانون در ماده ۳۷ آیین دادرسی کیفری میگوید ضابطین قضایی مکلف هستند که شکایات کیفری را قبول کنند، ولی در رویه عملی معمولا کلانتری ها و نیروی های انتظامی شاکی را برای طرح شکایت کیفری به دادسرا ارجاع میدهند و شکایت را قبول نمی کنند.
نکته:
در مواردی اعلام وقوع جرم از طریق تماس با ۱۱۰ انجام می شود، یعنی بزه دیده با تماس با ۱۱۰ اعلام وقوع جرم می کند، در این حالت نیروی انتظامی گزارشی مقدمای تنظیم می کند، تشکیل پرونده می دهد سپس پرونده را به دادسرا ارسال می کند.
مرحله دوم:
ارجاع شکایت:
بعد از طرح شکایت در دادسرا یا ارسال پرونده از نیروی انتظامی به دادسرا پرونده توسط دادستان به بازپرس یا دادیار ارجاع می شود.
مرحله سوم:
تحقیقات مقدماتی:
- بازپرس قاضی تحقیق است و وظیفه انجام تحقیقات مقدماتی را بر عهده دارد.
- دادستان مقام تعقیب یا قاضی تعقیب است و وظیفه تعقیب مظنون را بر عهده دارد.
- دادیار مقام قضایی است که در دادسرا تحت ریاست و نظارت دادستان انجام وظیفه مینماید و از حیث اظهارنظر و رأی، تابع دادستان است. با ارجاع دادستان عهده دار امور سرپرستی، تحقیقات مقدماتی، اجرای احکام و سایر وظایفی است که به عهده دادستان خواهد بود.
با ارجاع امر از سوی دادستان به بازپرس یا دادیار تحقیقات مقدماتی آغاز می شود.
در این مرحله مقام تحقیق با بررسی ادله شاکی و متهم، گزارش ضابطین قضایی، گزارش کارشناسان و افراد مورد وثوق، انجام تحقیقات محلی و معیانه محل و ….. کار خود را به پایان می رساند.
پس از انجام تحقیقات مقدماتی توسط بازپرس یا دادیار، چند حالت پیش می آید:
- اعتقاد بر بی گناهی متهم دارند یا اعتقاد دارند اصلا جرمی واقع نشده؛ حسب مورد قرار منع تعقیب یا ترک تعقیب یا موقوفی تعقیب صادر میکنند و پرونده مختومه می شود.
- اگر اعتقاد بر مجرم بودن متهم دارند که با صدورکیفرخواست و تایید دادستان، پرونده را به دادگاه ارسال می کنند.
مرحله چهارم:
دادگاه:
همانطور که بیان شد، زمانی به این مرحله می رسیم که از نظر دادستان و بازپرس جرمی واقع شده است و متهم آن جرم را انجام داده است یا در وقوع جرم دخیل بوده است و کیفر خواست صادر شده است، در این حالت وارد رسیدگی دادگاه کیفری می شویم.
به طور کلی رسیدگی به جرائم در صلاحیت دادگاه کیفری ۲ است و این دادگان صلاحیت عام دارد، یعنی صلاحیت رسیدگی به تمام جرائم بجز موارد استثنا شده در قانون را دارد.
موارد استثنا عبارت اند از:
دادگاه کیفری یک:
ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری:
به جرائم زیر در دادگاه کیفری یک رسیدگی می شود:
الف – جرائم موجب مجازات سلب حیات
ب – جرائم موجب حبس ابد
پ ـ جرائم موجب مجازات قطع عضو یا جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی با میزان نصف دیه کامل یا بیش از آن
ت ـ جرائم موجب مجازات تعزیری درجه سه و بالاتر
ث – جرائم سیاسی و مطبوعاتی
دادگاه انقلاب:
ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری:
به جرائم زیر در دادگاه انقلاب رسیدگی می شود:
الف – جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی، محاربه و افساد فی الارض، بغی، تبانی و اجتماع علیه جمهوری اسلامی ایران یا اقدام مسلحانه یا احراق، تخریب و اتلاف اموال به منظور مقابله با نظام
ب– توهین به مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام رهبری
پ- تمام جرائم مربوط به مواد مخدر، روان گردان و پیش سازهای آن و قاچاق اسلحه، مهمات و اقلام و مواد تحت کنترل
ت- سایر مواردی که به موجب قوانین خاص در صلاحیت این دادگاه است.
دادگاه ویژه روحانیت:
به جرائم و تخلفات روحانیون رسیدگی می کند.
دادگاه نظامی:
ماده ۵۹۷ آیین دادرسی کیفری:
به جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی اعضای نیروهای مسلح به جز جرائم در مقام ضابط دادگستری در سازمان قضائی رسیدگی می شود.
دادگاه ارشاد:
در قانون چیزی به اسم دادگاه و دادسرای ارشاد نداریم.
رسیدگی به بعضی از جرائم مستقیما در دادگاه انجام می شود (در این جرائم دادسرا و …. وجود ندارد و این مراحل حذف شده است) از جمله جرائمی که مستقیما در دادگاه رسیدگی می شود جرائم منافی عفت است، دادگاهی که به این جرائم رسیدگی می کند دادگاه ارشاد نام دارد.
پس از ارجاع امر به دادگاه کیفری، دادگاه چند تصمیم ممکن است بگیرد:
- خود را صالح به رسیدگی نداند، قرار عدم صلاحیت صادر می کند.
- امر را از موارد موقوفی یا منع تعقیب بداند، که حسب مورد تصمیم گیری می کند.
- تحقیقات را ناقص بداند یا بعد از صدور کیفر خواست، امر جدیدی حادث شده باشد که نیازمند تحقیق است، در این حالت موارد نقص را ذکر و تکمیل آن را از دادسرای مربوط درخواست می کند یا خود اقدام به تکمیل موارد می کند.
- در غیر از موارد مذکور در بالا در حدود کیفر خواست شروع به رسیدگی می کند و یا هم اعتقاد با بازپرس و دادستان حکم به وقوع جرم و محکومیت متهم میدهد و یا برخلاف نظر آنها اعتقاد به عدم وقوع جرم یا بی گناهی متهم حکم بر برائت صادر می کند.
مرحله پنجم:
اعتراض به حکم دادگاه (تجدید نظر خواهی، فرجام خواهی):
طبق ماده ۴۲۷ آیین دادرسی کیفری جز در ۲ مورد که عبارت اند از:
الف- جرائم تعزیری درجه هشت باشد.
ب- جرائم مستلزم پرداخت دیه یا ارش، درصورتی که میزان یا جمع آنها کمتر از یک دهم دیه کامل باشد، احکام صادره از دادگاه کیفری قطعی نیستند و حسب مورد قابل تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدیدنظر استان و یا فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشند، تنها احکام غیرقابل اعتراض ۲ موردی است که بیان شد.
نکته: (تبصره ماده ۴۲۷)
آراء قابل تجدید نظر، اعم از محکومیت، برائت، یا قرارهای منع و موقوفی تعقیب، اناطه و تعویق صدور حکم است. قرار رد درخواست واخواهی یا تجدید نظر خواهی، درصورتی مشمول این حکم است که رای راجع به اصل دعوی، قابل تجدید نظر خواهی باشد.
به طور کلی مرجع اعتراض به آراء صادره از دادگاه کیفری، دادگاه تجدید نظر استان می باشد بجز مواردی که مرجع اعتراض (فرجام خواهی) دیوان عالی کشور است، آن موارد عبارت اند از:
جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات،
قطع عضو، حبس ابد و یا تعزیر درجه سه و بالاتر است و جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آنها نصف دیه کامل یا بیش از آن است و آرای صادره درباره جرائم سیاسی و مطبوعاتی، که قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور هستند.