جایزه خوش حسابی
جایزه خوش حسابی
مالیات تکلیفی در حقیقت مالیات پرداختی مودی هست که بصورت علی الحساب توسط شخص دیگری در راستای عمل به وظایف مالیاتی و پرداخت مالیات عملکرد هر سال از طرف مودی به سازمان مالیاتی و با نام ایشان انجام می گردد.
در حقیقت و به بیانی ساده تر پرداخت مالیات از هر سرفصلی که در قالب قانون و برای پرونده مورد نظر باشد، مشمول احکام مقرر در قانون مالیاتهای مستقیم خواهد شد. (قابل کسر از مالیات پرداختنی، خوش حسابی)
استدلال شورای عالی مالیاتی کاملا یک قضاوت غیر حرفه ای و تفسیر مواد قانونی مرتبط، به نفع سازمان امور مالیاتی است.
اگر نگاه شورای عالی مالیاتی بر پرداخت مالیات تکلیفی خارج از اراده مودی بوده و بر این اساس هم قائل به تعلق جایزه خوش حسابی به ایشان نباشد، آنگاه قاعدتا و با این طرز تفکر اصلا نباید جایزه خوش حسابی به مودیان مالیاتی تعلق بگیرد….!!!
چرا که غالب پرداختهای مالیاتی در ایران همراه با اکراه صورت می گیرد و این در تعارض بین تفسیر یکسویه شورای عالی مالیاتی و مواد قانونی مرتبط هست.
در هیچ کجای ماده قانونی مورد بحث (۱۹۰ ق.م.م) و سایر مواد قانونی موجود اشاره ای به پرداخت، صرفا از طریق خود مودی نشده است. قانون گذار از عبارت علی الحساب پرداختی بابت مالیات عملکرد هر سال اسم برده است و مالیات تکلیفی هم یک علی الحساب مالیاتی می باشد. و بایستی جایزه خوش حسابی از این محل به مودی تعلق بگیرد.
در حالت کلی و نگاهی جامع تر، این مبحث شبیه این میباشد که شخصی به جای یک شخص دیگر بدهی ایشان را به سازمان یا اشخاص دیگر پرداخت کند، آیا در این پرداخت ما عنوان خواهیم کرد که چون خود فرد بدهکار، نسبت به پرداخت بدهی اش اقدام نمی کند، پرداخت مزبور به حساب ایشان منظور نخواهد شد و وصول طلب مورد تایید نیست…!!! در حالی که چنین برداشتی از قوانین موضوعه کاملا اشتباه بوده و این میزان پرداختی از بدهی ایشان کسر خواهد شد. و این مهم نمودی از یک پرداخت بصورت علی الحساب می باشد.
متاسفانه رویه ای که در سازمان امور مالیاتی حاکم است، گاها بخاطر عدم پاسخ دادن به مراجع بالاتر، از باب ابهام ساختگی و برداشت اشتباهی که ازاین پرداختی هست، تن به پذیرش مالیات تکلیفی با عنوان علی الحساب پرداختی و تعلق جایزه خوش حسابی به مودیان محترم نمی دهند، و یا به سبب تفسیر مواد به نفع سازمان امور مالیاتی و عدم آگاهی اکثر مودیان محترم از این موضوع، و اتمام همراه با آرامش پرونده ها، تسلیم این امر نمی شوند.
این همان رابطه ی برد، باختی است که در تمام یادداشت های نگارنده، مستقیم یا غیر مستقیم بدان اشاره شده است.