اسقاط کافه خیارات
اسقاط کافه خیارات
در قراردادها
بسیاری از ما هنگام امضاء قرارداد ها یا حین انجام معامله مانند امضاء بیعنامه یا قراداد اجاره و …. جمله ایی را در قرارداد دیده ایم که ” متعاملین یا طرفین قرارد کافه خیارات را نسبت به خود اسقاط کرده اند” یا جملاتی شبیه این مضمون.
اینه جمله یعنی چه؟ چه تاثیری بر سرنوشت قرارداد میگذارد؟
در این نوشتار سعی کرده ایم با زبانی روان و گویا ولی علمی و دقیق به بررسی تاثیر اسقاط کافه خیارات بپردازیم.
اسقاط در لغت یعنی: از بین بردن، زائل کردن
کافه در لغت یعنی: تمام، همه، کل
خیار در لغت یعنی: اختیار
بنابراین اسقاط کافه خیارات یعنی:
از بین بردن اختیار فسخ معامله که طبق قانون شاید برای ما ایجاد شود، به عبارت دیگر حقی که به موجب قانون و برای جلوگیری از زیان دیدن طرفین عقد ایجاد شده است یا در آینده ایجاد می شود را، از بین می بریم.
توضیح این که؛ قانونگذار در قانون مدنی از مواد ۳۹۶ الی ۴۵۷ به بررسی شرایط فسخ معاملات تحت عنوان “خیارات ” پرداخته است، زمانی که ما قراردادی را امضاء می کنیم که در آن اسقاط خیار ذکر شده است دیگر نمی توانیم به استناد مواردی که قانونگذار در این مواد بیان کرده است عقد را برهم بزنیم، به عبارت دیگر حقی که قانون برای ما به رسمیت شناخته است، را از خود سلب میکنیم و شاید در آینده ضرر هنگفتی متوجه ما شود.
انواع خیارات:
قانون خیارات را به ۱۰ دسته و مورد تقسیم کرده است که این موارد عبارت اند از:
- خیار مجلس
- خیار حیوان
- خیار شرط
- خیار تاخیر ثمن
- خیار رویت و تخلف وصف
- خیار غبن
- خیار عیب
- خیار تدلیس
- خیار تبعض صفقه
- خیار تخلف شرط
هرکدام از این خیارات کاربرد خاصی دارند و در شرایط خاصی ایجاد می شوند.
بررسی تک به تک این خیارات و شرایط ایجاد و زوال و آثار آنها خود نیاز به بررسی جداگانه دارد که از حوصله ی این نوشتار خارج است.
در خصوص بحث اسقاط کافه خیارات یک بحث اختلافی وجود دارد که بررسی آن می پردازیم.
از دیگاه حقوقدانان بعضی از این خیارات قبل از ایجاد، قابل اسقاط نیستند و عبارت اند از:
خیار تدلیس:
تدلیس به معنای فریب کاری است و عبارت است از: عملیاتی که موجب فریب طرف دیگر عقد می شود، در این حالت فرد فریب خورده می تواند به استناد خیار تدلیس معامله را فسخ کند.
حقوقدانها اسقاط این خیار را خلاف عقل می دانند و شرط اسقاط آن را نافذ نمی دانند، در ثانی تدلیس عملی خلاف قانون است و نمی شود با توافقی که بین ۲ نفر شکل گرفته عمل خلاف قانون را مباح کرد.
خیار عیب:
اگر مورد معامله معیوب بود و خریدار نسبت به این عیب جاهل بود، حق دارد معامله را به استناد این خیار فسخ کند یا ارش (مابه التفاوت جنس سالم و معیوب) بگیرد.
طبق نظر حقوقدانان اگر شرط اسقاط کافه خیارات شده بود، ولی عیب مورد معامله بیش از حد متعارف بود خریدار حق فسخ معامله را همچنان به استناد خیار عیب دارد و در این حالت خیار عیب ساقط نشده است.
خیار غین:
یعنی زیانی که به هنگام داد و ستد، در نتیجه نابرابری فاحش بین ارزش آن چه باید پرداخت شود و آنچه پرداخت می شود به طرف دیگر میرسد. در این حالت طرف مغبون میتواند معامله را به استناد خیار غبن فسخ کند.
در این مورد هم حقوقدانان گفته اند اگر شرط اسقاط کافه خیارات شده بود ولی غبن فاحش بود خیار ساقط نشده است و طرف مغبون می تواند معامله را به استناد خیار غبن فسخ کند.
رویه عملی قضات و محاکم درخصوص ۳ مورد بالا:
این موارد بین قضات و محاکم بسیار اختلافی است، دسته ایی از محاکم اراده طرفین را بر همه چیز ارجح میدانند و بر اساس توافقی که بین طرفین شکل گرفته است تمامی خیارات را ساقط شده میدانند، در مقابل دسته ایی دیگر از محاکم هم نظر با حقوق دانان ۳ خیار بالا را مستثنی از توافق طرفین میدانند و غیرقابل اسقاط.
در مواجحه با این موارد چه راهکاری داریم؟
مهم ترین کاری که میتوانیم بکنیم پیشگیری است، اگر قرادادی را امضاء میکنیم که در آن شرط اسقاط خیارات شده است، قبل از امضاء آن با متخصصین موضوع مشورت کنیم، مورد معامله را از هر حیث برسی کنیم، نسبت به طرف دیگر قراداد تحقیقات لازم را انجام دهیم تا در آینده دچار ضرر نشویم.